سرو فرهنگ

درباب دكتر محمدعلي اسلامي‌ندوشن به انگيزه بيش از نيم قرن فعاليت فرهنگي

انتخاب مطلب برای یزدفردا :حسین مسرت

مرتضي ياوريان


تاريخ، فرهنگ و تمدن هر ملت برآمده از افكار و رفتار جميع آن ملت و به‌ويژه بزرگان و نخبگان است. براي شناخت بهتر سرزمين مادري و آگاهي از چند و چون داشته‌هاي آن، نخستين گام شناخت بزرگان و تأسّي به آنهاست. در اين ميان جوان و نوجواني كه وارث فرداي كشور است و فراز و نشيب‌هاي فراواني در پيش دارد، بيش از ديگران به اين شناخت و شعور محتاج است.

 

افكار و تجارب بزرگان، مانند چراغي فروزان هدايتگر نسل‌ها و عصرهاست و براي آنها مي‌تواند «راه» را از «بي‌راه» بازشناساند و به سرمنزل مقصود برساند. شاخه آنگاه مي‌تواند ببالد و ثمر دهد كه از ريشه‌اي استوار برخوردار باشد و از غذايي بي‌گزند تغذيه كند. فرهيختگان ريشه‌هاي استوارند و مايه‌هاي اميد، پشتگرمي به اين داشته‌ها و بهره‌جويي از آرا و تجربيات آنها، نكته‌اي اساسي و ضرورتي ناگزير است. دوري از اين مهم و ناديده گرفتن آن خطايي بزرگ است و زيان‌هاي فراوان به دنبال مي‌آورد. يكي از اين ريشه‌هاي استوار كه بيش از نيم قرن است در گستره فرهنگ تلاش‌هاي پيگيرانه دارد و ساير ثمر خود را سخاوتمندانه نثار مردم كرده، آقاي دكتر محمدعلي اسلامي‌ندوشن است.

 

اين نويسنده چيره‌دست كه با قلم سحرانگيز خود آثاري ماندگار خلق كرده و به حق نيز سلطان نثر معاصر لقب گرفته، حرفهاي زيادي براي گفتن دارد و درسهاي فراواني براي آموزاندن. دامنه اين حرفها و درس‌ها نه تنها كشور عزيزمان كه گاه ديگر كشورها را هم در بر مي‌گيرد و از او شخصيتي فراملي ساخته است. دعوت‌هاي پرشمار مجامع و مراكز فرهنگي معتبر دنيا از ايشان ـ كه در جاي خود به آن پرداخته خواهد شد ـ مؤيد اين مدعاست.

 

خوشبختانه هم‌ميهنان نيز اين چهره ارزشمند را فراموش نكرده و به شيوه‌هاي گوناگون، از جمله خواندن آثار و همچنين درج برخي نوشته‌هايش در كتابهاي درسي (دانشگاهي و غير دانشگاهي) قدر او را دانسته و حرمتش را پاس داشته‌اند. آنچه در پي مي‌آيد، در راستاي سپاس‌مندي و بازنمودن گوشه‌هايي از ابعاد گوناگون اين نويسنده روشن‌بين است. پيداست كه شناساندن چنين شخصيت برجسته‌اي، در حد اين چكيده نيست و مجالي فراخ‌تر مي‌خواهد. اين نوشتار در پنج موضوع و به شرح زير است:

 

1ـ زندگي

 

محمدعلي اسلامي‌ندوشن در سال 1304 در روستاي كويري ندوشن كه در صد و ده كيلومتري يزد قرار دارد، ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي و دوران دبيرستان را تا سال چهارم در همين روستا سپري كرد. سپس به تهران رفت و در مدرسه معروف «البرز» به تحصيل خود ادامه داد.

 

سال 1325 در رشته حقوق دانشگاه تهران پذيرفته شد و سه سال بعد با ترجمه «پيروزي آينده دموكراسي»، اثر توماس، دانشنامه دريافت كرد. در سال 1329 به شيراز رفت و در دادگستري مشغول به كار شد. شش ماه بعد براي ادامه تحصيل به فرانسه عزيمت كرد و در سال 1334 از دانشگاه سوربن پاريس به اخذ دكتري حقوق بين‌‌الملل نايل آمد. تز وي در اين مقطع، «كشور هند و حقوق عمومي»

 

نام داشت.

 

دكتر اسلامي ندوشن در آغاز 1334 به ايران بازگشت و در شهريور 1335 مجدداً در دادگستري مشغول شد. نكته مهمي كه بايد گفته شود، تعلق خاطر اسلامي ندوشن به ادبيات بود كه در ادوار مختلف زندگي او به لون‌هاي گوناگون تجلي داشته است. وي در كودكي با شاهكارهايي مانند: شاهنامه، مثنوي، بوستان و گلستان آشنا و به آنها علاقه‌مند مي‌شود. انس با اين كتابها استعداد و توانهاي ادبي او را شكوفا مي‌كند و ذهن و زبانش را بيش از پيش در وادي ادبيات قرار مي‌دهد. در سالهاي دبستان نثرهايي مسجع و اشعاري ساده مي‌سرايد. با گذشت زمان و تعمق در آثار فاخر ادبي، بر زيبايي و استحكام نوشته‌هاي خود مي‌افزايد. در پانزده سالگي اولين شعرش در مجله «گل‌هاي رنگارنگ»، چاپ يزد منتشر مي‌شود.

 

دسترسي به كتاب‌هاي بيشتر، ديدار با شخصيت‌هاي بزرگ ادبي و آشنايي با ادبيات جهان دريچه‌هاي ديگري است براي پيگيري جدي‌تر ادبيات. با اينكه ‌در دانشگاه، حقوق مي‌خواند، در محافل ادبي رفت‌وآمد داشت؛ رفت و آمدي كه با دغدغه همراه بود و حتي با رفتن به سوربن و اخذ دكتري حقوق، چيزي از اين دغدغه كاهش نيافت و سرانجام اين درياي بيكران و پرنگار او را ‌ربود و براي هميشه با خود ‌برد.

 

به طور حتم اگر اسلامي ندوشن به ادبيات گام نمي‌نهاد و در آن پيش نمي‌رفت، كتابهايش كه هر يك جلوه و جوهره ويژه‌اي دارد، ظهور نمي‌كرد و ادب و فرهنگ از آنها محروم مي‌ماند. او كه هيچ‌گاه رضايت دروني از كار دادگستري نداشت، در سال 1343 براي هميشه آن را ترك مي‌كند و به استخدام وزارت فرهنگ و آموزش عالي در مي‌آيد. در اين هنگام وي در كنار ترجمه و تأليف كه پيشتر به آنها مشغول بود، به تدريس هم مي‌پرداخت. سال‌هاي تدريس او در دانشگاه تهران و آموختن درس‌هايي همچون: نقد ادبي، ادبيات تطبيقي و شاهنامه فردوسي، بي‌گمان يكي از درخشان‌ترين دوره‌هاي تدريس در اين دانشگاه بوده است. اسلامي ندوشن پس از بازنشستگي، خستگي‌ناپذير به تاليف و نگارش ادامه مي‌دهد و همچنان بر كارنامه پربار خود مي‌افزايد.

 

2 ـ كتاب‌ها

 

بدون ترديد يكي از پركارترين و چيره‌دست‌ترين نويسندگان روزگار ما، دكتر محمد علي اسلامي ندوشن است. كتاب‌هاي وي سرشار از مفاهيم متعالي و زيبايي‌هاي زباني است. در نوشته‌هاي اين نويسنده شهير مضامين و موضوعات فراواني ديده مي‌شود؛ از جمله: ايران، شاهنامه، فردوسي، مولوي، حافظ، انسان، عشق، آزادي،‌فرهنگ، تمدن، سنت، مدرنيته، شرق، غرب و ... . وي اين موضوعات را با شاخصه‌هايي چون: تيزبيني، بي‌طرفي، تواضع، دقت، صداقت، ايجاز، تطبيق و مقايسه، وسعت انديشه، سلامت زبان، اطلاعات فراوان، شيوايي بيان و زيورهاي ادبي مي‌آرايد و از تلفيق آنها نثري ماندگار مي‌آفريند.

 

چنين نثري در دوره معاصر همتايي ندارد و بي‌سبب نيست كه آفريننده‌اش را «سلطان نثر معاصر» ناميده‌اند. همان طور كه آمد، اسلامي ندوشن در دوران جواني و پيش از ورود به نثر، شعر مي‌سرود. مجموعه شعرهاي «گناه» و «چشمه» يادگار آن دوران است. او در آن سالها با اينكه شاعري توانا و شناخته مي‌شد، شعر را كنار مي‌نهد و به نثر مي‌گرايد. ذوق، عواطف و تخيلات شاعرانه در اينجا نيز با اوست و آنها را به سود نثر به كار مي‌گيرد. آنچه تاكنون از اين نويسنده صاحب سبك، به ظهور رسيده، به قرار زير است:

 

الف) مسائل فرهنگي و اجتماعي

 

1 ـ ايران را از ياد نبريم

 

2 ـ به دنبال سايه هماي

 

3 ـ گفته‌ها و ناگفته‌ها

 

4ـ فرهنگ‌ و شبه‌فرهنگ (همگي از انتشارات يزدان)

 

5 ـ سخن‌ها را بشنويم

 

6 ـ ايران و تنهايي‌اش

 

7 ـ ايران چه حرفي براي گفتن دارد؟

 

8 ـ هشدار روزگار(همگي از شركت سهامي انتشار)

 

9 ـ كارنامه چهل ساله

 

10 ـ مرزهاي ناپيدا(هر دو از انتشارات يزدان)

 

11 ـ باران، نه رگبار (انتشارات نغمه زندگي)

 

12 ـ ديروز، امروز، فردا (شركت سهامي انتشار)

 

ب) نقد ادبي و ادبيات تطبيقي

 

1 ـ جام جهان‌بين (نشر قطره)

 

2 ـ آواها و ايماها (انتشارات يزدان)

 

3 ـ نوشته‌هاي بي‌سرنوشت

 

4 ـ يگانگي در چندگانگي (هر دو از انتشارات آرمان)

 

5 ـ چهار سخنگوي وجدان ايران (نشر قطره)

 

6 ـ از رودكي تا بهار (انتشارات نغمه‌ زندگي)

 

7 ـ ديدن دگر‌آموز، شنيدن دگرآموز (انتشارات اميركبير)

 

8 ـ باغ سبز عشق (انتشارات يزدان)

 

9 ـ نار دانه‌ها (انتشارات نغمه زندگي)

 

10 ـ ايران و يونان در بستر باستان (شركت سهامي انتشار)

 

پ) فردوسي و شاهنامه

 

1 ـ زندگي و مرگ پهلوانان در شاهنامه

 

2 ـ داستان داستان‌ها (هر دو از شركت سهامي انتشار)

 

3 ـ سرو سايه‌فكن (انتشارات يزدان)

 

4 ـ نامه نامور (نشر قطره)

 

5 ـ ايران و جهان از نگاه شاهنامه (انتشارات اميركبير)

 

ت) حافظ

 

1 ـ ماجراي پايان‌ناپذير حافظ

 

2 ـ تأمل در حافظ (هر دو از انتشارات يزدان)

 

ث) سفرنامه

 

1 ـ صفير سيمرغ

 

2 ـ آزادي مجسمه

 

3 ـ در كشور شوراها (همگي از انتشارات يزدان)

 

4 ـ كارنامه سفرچين (شركت سهامي انتشار)

 

5 ـ بازتاب‌ها (انتشارات آرمان)

 

ج) داستان، نمايش‌نامه، سرگذشت

 

1ـ پنجره‌هاي بسته (انتشارات توس)

 

2ـ ابر زمانه و ابر زلف (انتشارات يزدان)

 

3ـ افسانه و افسون (انتشارات جاويدان)

 

4ـ روزها، 3 جلد (انتشارات يزدان)

 

5 ـ بهار در پاييز (انتشارات يزدان و انجمن خوش‌نويسان)

 

چ) ترجمه

 

1ـ ملال پاريس و گل‌هاي بدي (انتشارات يزدان)

 

2ـ بهترين اشعار لانگ فلو (انتشارات مرواريد)

 

3ـ آنتونيوس و كلئوپاترا (انتشارات يزدان)

 

4ـ نمايشنامه ايرانيان (پيوست ايران و يونان در بستر باستان، شركت سهامي انتشار)

 

5ـ پيروزي آينده دموكراسي (انتشارات اميركبير)

 

6ـ ارمغان ايراني (فارسي ـ انگليسي، انتشارات نغمه زندگي)

 

7ـ ارمغان ايراني (فارسي ـ فرانسه، انتشارات نغمه زندگي)

 

يادآوري: اسلامي ندوشن افزون بر اين كتابها، فصلنامه‌اي نيز با عنوان «هستي» منتشر ساخت كه در دو دوره، از سال 1372 تا 1374 و همچنين از سال 1379 تا 1384 فعاليت داشت.

 

خوشبختانه نشر و نگاشت‌هاي استاد همچنان ادامه دارد و از او علاوه بر مقالاتي كه در برخي جرايد منتشر مي‌شود، كتابهاي ديگري هم در آستانه چاپ شدن قرار دارد كه جلد چهارم «روزها» و «ساسانيان از نگاه شاهنامه» از آن جمله است.

 

3ـ سفرهاي فرهنگي

 

منظور از سفرهاي فرهنگي، همايش‌ها، بزرگداشت‌ها و ديگر برنامه‌هاي مشابهي است كه دكتر اسلامي ندوشن در آنها حضور يافته است. ايشان از آنجا كه در عرصه فرهنگ (با تمام ابعاد آن) نه تنها در ايران كه در جهان نيز شخصيتي نامور است، همواره مورد نظر بسياري از دانشگاه‌ها و ديگر مراكز علمي ـ فرهنگي بوده و براي ديدار و ايراد سخن دعوت شده است. سفر و گذار، بخشي از فعاليت‌هاي فرهنگي اوست و اگر در كارنامه‌اش سفرهاي پرشماري ديده مي‌شود، شگفت‌آور نيست. تعدادي از سفرهاي خارجي استاد عبارتند از:

 

1ـ آمريكا: تابستان 1346، به دعوت دانشگاه ‌هاروارد، موضوع سخنراني «انسان مدرن و انسان مرتجع»

 

2ـ تركيه: آذر 1351، به دعوت سازمان همكاري منطقه‌اي و ديدار از شهرهاي آنكارا، قونيه، بورسا، استانبول و سخنراني در دانشكده ادبيات دانشگاه آنكارا.

 

3ـ افغانستان: فروردين 1352، به دعوت دانشگاه كابل و سخنراني در دانشكده ادبيات كابل.

 

4ـ هند: ارديبهشت 1353، به دعوت وزارت آموزش هند و ديدار از: دهلي، بنگلور، ميسور، بمبئي، پونه، كلكته، بنارس، لكنهو، ايراد سخن در انجمن پارسيان هند، مرز بين المللي دهلي، دانشگاه جواهر لعل نهرو و دانشكده حقوق دهلي.

 

5 ـ پاكستان: اسفند 1353، براي شركت در كنگره «سند در طي قرون»، موضوع خطابه: «سند در شاهنامه».

 

6ـ چين: فروردين 1354، به دعوت دانشگاه پكن و ديدار از شهرهاي پكن، سوچو، نانكينك، شانگهاي، سيان و لويان.

 

7ـ بلغارستان: خرداد 1354، براي شركت در سمينار «فرهنگ»، سخنراني تحت عنوان: «فرهنگ، سرچشمه هماهنگي».

 

8 ـ اردن: آذر 1354، به دعوت دانشگاه اردن، سخنراني در دانشگاه اردن با موضوع «مسئله مدرن بودن».

 

9ـ مصر: بهمن 1354، به دعوت وزارت آموزش مصر، ديدار از اسوان، قاهره، اقصر، اسكندريه، پرت سعيد و سخنراني در دانشگاه قاهره و دانشگاه عين شمس.

 

10ـ عراق: فروردين 1355، به دعوت دانشگاه بغداد، بازديد از شهرهاي بغداد، موصل، تكريت، بابل، كوفه، كاظميه، كربلا، نجف و ايراد سخن در دانشگاه بغداد.

 

11ـ ژاپن: اسفند 1355، به دعوت «بنياد ژاپن»، ديدار از شهرهاي توكيو، كيوتو، هيروشيما، ناكازاكي، هوكايدو، سخنراني در مركز فرهنگي ژاپن با عنوان «نگاهي گذرا بر چشم‌انداز فرهنگ ايراني».

 

12ـ فرانسه: شهريور 1356، براي شركت در كنگره شرق‌شناسي پاريس، موضوع سخنراني: «وجوهي از ادبيات معاصر ايران».

 

13ـ تونس: شهريور 1356، به دعوت وزارت آموزش تونس و ديدار از شهرهاي كارتاژ، قيروان، موناس تيروتونس، سخنراني در دانشكده الهيات.

 

14ـ دانمارك: ارديبهشت 1362، به دعوت دانشگاه كپنهاك و سخنراني در دانشگاه كپنهاك با عنوان «عشق از ديدگاه حافظ».

 

15ـ ايتاليا: شهريور 1368، شركت در كنگره ايران‌شناسان اروپا در شهر تورنيو، عنوان سخنراني: «گفتاري چند در باب ادبيات مدرن ايران».

 

16ـ آلمان: تير 1372، حضور در كنگره ايران‌شناسي اروپا در شهر بامبرگ، عنوان سخنراني: «آيا حافظ يك معماست؟»

 

17ـ استراليا: آبان 1373، به دعوت «انجمن ايران‌شناسان استراليا»، سخنراني تحت عنوان «شاهنامه پس از هزار سال».

 

18ـ آمريكا: تير 1377، براي شركت در همايش «فردوسي و شاهنامه» به دعوت «مركز گسترش زبان فارسي» و دانشگاه كلمبيا، موضوع سخنراني: «يونانيان و ايرانيان از ديدگاه ايلياد و شاهنامه».

 

19ـ انگلستان: بهمن 1381 به دعوت «سازمان گسترش زبان فارسي» و سخنراني در دانشگاه لندن با عنوان «زبان فارسي افزونتر از يك زبان».

 

20ـ كانادا: بهمن 1387، به دعوت از دانشگاه «كارلتون» و سخنراني تحت عنوان «مبادي پنج گانه شعر حافظ» و...

 

گفتني است كه دكتر اسلامي ندوشن به زبان‌هاي فرانسه و انگليسي تسلط دارد و سخنراني‌هاي خود را در سمينارهاي بين‌المللي، به يكي از اين دو زبان ايراد مي‌كند.

 

4ـ هشدارها:

 

اسلامي ندوشن با توجه به نگاه ژرف و روشن‌بيني خاصي كه دارد، متوجه بسياري از دردها و خطرها شده و هشدار مي‌دهد. تعدادي از اين هشدارها عبارتند از:

 

4ـ1 دكتر اسلامي ندوشن در گفتاري با عنوان «اگر نان زبان مي‌داشت» كه در فصلنامه هستي به چاپ رسيد، ضمن اشاره به تقديس و تكريم نان درگذشته‌هاي نه چندان دور، جايگاه امروزي آن را به دلايلي، از جمله كيفيت پخت بد، فقدان بهداشت، استفاده فراوان از نمك و اسراف در مصرف رقّت‌بار مي‌داند.

 

4ـ2ـ دكتر اسلامي درباره ترافيك و هواي آلوده تهران، در مقاله‌اي با نام «آيا كسي به فكر تهران هست؟» اين دو معضل را با آوردن آمارهاي رسمي تحليل كرده و عواقب ناگوار آنها را برمي‌شمرد.

 

او در اين باره نه تنها تهران كه شهرهاي اصفهان، شيراز و مشهد را هم در معرض خطر ديده و تحذير مي‌كند جالب است كه استاد در اين مقاله، صرفه‌جويي در مصرف بنزين را در كاهش آلودگي هوا بسيار مؤثر مي‌داند؛ نكته‌اي كه چند سال بعد به ميان آمد و اجرا گرديد.

 

4ـ3ـ از ديد اسلامي ندوشن افزايش كمّي دانشگاه‌ها و ديگر كانون‌هاي آموزشي، گذشته از كاهش كيفيت محتوا، انتظارات را افزايش مي‌دهد و سرانجام هرج و مرج به بار مي‌آورد: «هر تحصيل‌كننده امروزي يك طلبكار فرداست و به حق از جامعه انتظار دارد كه شغل و موقعيتي كه شايسته باشد به او ارزاني دارد، اما اگر نتوانست و نكرد، چه1»

 

4ـ4ـ در مقاله «زبان فارسي» ضمن اينكه زبان فارسي را راز ماندگاري هويت ايراني و همچنين عامل گسترش فرهنگ ايران زمين در ديگر سرزمين‌ها مي‌داند، كم توجهي به آن را موجب تحليل رفتنش مي‌بيند. وي در همين مقاله با آوردن چكيده‌اي از تاريخ زبان فارسي، علت تضعيف اين زبان را در دويست ساله اخير، علاوه بر عوامل بيگانه، غفلت‌هاي خودمان مي‌داند.

 

4ـ5ـ از منظر وي دنياي كنوني چهار مشكل دارد كه عبارتند از: افزايش بي‌رويه جمعيت، آلودگي محيط‌زيست، عدم توازن اجتماعي و رعايت‌نكردن حقوق انساني. او معتقد است كه اگر جهانيان از هم اكنون نتوانند اين مشكلات را حل كنند، آينده نگران‌كننده‌اي خواهند داشت.2

 

5ـ پيشنهادها

 

دكتر محمدعلي اسلامي ندوشن فقط هشدار نمي‌دهد و برحذر نمي‌دارد، آنجا كه چاره‌اي بيابد، پيشنهاد هم مي‌كند. برخي از پيشنهادهاي وي به قرار زير است:

 

5ـ1ـ نظر به نقشي كه فردوسي توسي در پاسداري از زبان فارسي و نگاهباني فرهنگ ايران زمين بر عهده داشته، ايجاد بنايي درخور شأن و شكوه او، همواره يكي از دغدغه‌ها و آرزوهاي اسلامي ندوشن بوده است؛ بنابراين به پيشنهاد وي، در يكم اسفند 1370 «ايرانسراي فردوسي» بنيان نهاده شد. ديگر پايه‌گذاران اين بنياد فرهنگي عبارت بودند از: استاد احمد آرام، استاد غلامحسين اميرخاني، دكتر عبدالحسين زرين كوب، دكتر محمدرضا شفيعي كدكني و فريدون مشيري. «ايرانسراي فردوسي» كه مورد استقبال بسياري قرار گرفت، توانست نظر مقامات رسمي را به اهميت اين موضوع جلب كند. اين بود كه چند سال بعد ايجاد «ستاد احياي توس» از جانب دولت اعلام گرديد و آيين‌نامه آن در شهريور 1378 انتشار يافت.

 

5ـ2ـ دكتر ندوشن درباره ايجاد فرهنگستان در ايران بر اين باور است كه: «وظيفه‌اي سنگين‌تر از وضع چند لغت دارد. اگر بخواهد با اسم خود تطابق داشته باشد، بايد آن را بالاترين مرجع فرهنگي كشور بخوانيم.»3 به نظر ايشان، فرهنگستان در زمينه‌هاي پژوهشي مي‌تواند كارهاي بسياري انجام دهد از جمله:

 

الف ـ پرداختن به ادب مردمي؛ يعني گردآوري قصه‌ها، مثل‌ها، ترانه‌ها و لغات و اصطلاحات محلي.

 

ب ـ گردآوري كلمات زنده‌اي كه بنا به علتي در زبان كنوني متروك مانده‌اند؛ اما در كشورهايي مانند پاكستان، هندوستان و... استفاده مي‌شوند.

 

ج ـ ايجاد همكاري زباني با دو كشور تاجيكستان و افغانستان كه اين امكان را فراهم مي‌كند كه تعدادي از لغات فراموش شده در زبان فارسي از نو باز گردانده شوند.

 

د ـ بازيافت كلماتي كه در متون گذشته جاي داشتند، ولي از فارسي كنوني مهجور مانده‌اند و توانايي تجديد حيات را دارند.4

 

5ـ3ـ اسلامي ندوشن معتقد است كه اگر «شرق» مي‌خواهد به زندگي فكري و فرهنگي خود ادامه دهد، از نكته‌هاي زيرنبايد غفلت كند:

 

1ـ جريان زاد ورود در سطح قابل تحملي كه بحران‌زا نباشد، مهار شود.

 

2ـ آموزش به نوعي باشد كه افراد كارآمد تربيت كند.

 

3ـ از اسراف و بيهوده‌كاري پرهيز گردد.

 

4ـ پيشرفت تنها در بعد صنعت و اقتصاد ديده نشود، بلكه همه‌جانبه باشد.

 

5‌ـ موازنه‌اي ميان انديشيدن شرقي و فكر منطقي پديد آيد.

 

6ـ هرچه در فرهنگ ملي سد راه پيشرفت باشد، به كنار نهاده شود.

 

5-4- دكتر اسلامي براي سامان دادن به اوضاع اجتماعي، فرهنگي و حتي محيط‌زيستي دنيا راههاي زير را پيشنهاد مي‌كند:

 

1ـ نگاهداري جمعيت جهان در حد اعتدال

 

2ـ كاهش تراكم جمعيت در شهرهاي بزرگ

 

3ـ بازيافت پيوستگي با طبيعت

 

4ـ نظارت بر وسايل ارتباط جمعي

 

5ـ توليد محصولات صنعتي مورد نياز

 

6ـ پرهيز از آلودگي محيط‌زيست

 

7ـ بهره‌برداري قاعده‌مند از منابع زمين

 

8ـ نگاهداري سرعت در حد معقول

 

9ـ برقراري نظمي تازه در امر توليد و مصرف دارو

 

10ـ سوق دادن آموزش به سوي بسط تفاهم جهاني

 

11ـ ايجاد نظم عادلانه در تقسيم مواهب و ثروتهاي جهان5

 

5-5- دكتر اسلامي ندوشن در مورد صنعت نيز انديشه‌هاي قابل توجهي دارد. وي در كتاب «سخن‌ها را بشنويم» آورده است: «كشوري چون ايران براي صنعتي شدن بايد سه اصل را درنظر بگيرد:

 

1ـ صنعت را در خدمت كشاورزي بگذارد.

 

2ـ در مرحله فعلي كالاي صنعتي را در حد احتياج خود توليد كند.

 

3ـ اولويت به صنعتي داده شود كه مواد خامش در كشور موجود است.»6

 

* * *

 

آنچه آمد، قطره‌اي بود از دريا؛ دريايي كه هيچ‌گاه به تيرگي نگراييده و پيوسته روشن و زلال جاري بوده است. سروي پايدار در پهنه فرهنگ، اما نه سروي بي‌ثمر؛ سروي كه در عين سبزي و راستي، از خامه‌اش برگ و بار رنگ‌رنگ تراويده است.

 

افق فكري او فراتر از سخنگوي شرق يا غرب شدن بوده و گوهر پاك انساني را بيش از هر چيز ستوده است. هميشه از ايران سخن گفته و مردمش را با همه تفاوتهاي نژادي و زباني، يكپارچه ديده و همگام آرزو كرده است. از جوان‌ربايي و عوامفريبي بري بوده و خود را به هيچ شاخه‌اي نياويخته است. اميد كه اين نوشته كوتاه توانسته باشد تصويري هرچند كلي از وجوه اين نويسنده بزرگ را نشان داده و اندكي از وسعت تلاش‌هاي بي‌شائبه او را سپاس گفته باشد. سايه‌اش پايدار و نامش ماندگار!

 

پي‌نوشتها:

 

1. ايران و تنهايي‌اش، ص88.

 

2. ايران چه حرفي براي گفتن دارد؟، ص89 ـ93.

 

3. هشدار روزگار، ص134.

 

4. همان، ص134 و 135.

 

5. ديروز، امروز، فردا، ص 172ـ180.

 

6. سخن‌ها را بشنويم، ص163.

اطلاعات ،چهارشنبه 16شهریور 1390 - 8 شوال 1432 -7 سپتامبر 2011 - شماره25121

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا